آشـــوبَـــــم آرامِـــشـَم تـــــویـــی

بـــرآی هــمیــشه و تــآ ابــد

آشـــوبَـــــم آرامِـــشـَم تـــــویـــی

بـــرآی هــمیــشه و تــآ ابــد

وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم

لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَلَمین


ܓ✿واسه ظهور امام زمان(عج) وخوشبختی من و آقایی یه صلوات بفرستین:

×اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُِم×


ــ×ــ مـَــن تـــــو خُـــدا هَــــرســـه ـــ×ــ


اینجــا فصل دوم زندگی مــآست...
فصلی که از ســه نفره بودن خــارج شدیم و عشقمون میــوه داد...


✿ اینجا رو واسه خـودم و عشقم که مرد زندگیمه ساختم. مَردی که بودنش و داشتنش
بهم آرامش میده مردی که واقعا مَــرده و بزرگترین تکیه ها واسه منه


برای آشنایی با فصل اول زندگی ما به این ادرس برید:a-plus-m.blogfa.com


∞ بَــرای همیـشهـ و تا ابــد ∞


ܓ✿♥مرضیه و علی♥ܓ✿

ܓ✿آقای "عین":1369/04/05

ܓ✿خانم "میم":1371/06/12


ــــ ღೋ☃ೋ ღـــــ

ܓ✿ مطالبی که امضای 4 MY ♥ رو دارن دست نوشته ی خودم واسه همسرم هستن...



Ҳ̸عـاشــق کَــسی بــــودَن

بــه انســان قـــدرت و نیـــرو می بَــخشَــد

و مـَعشــوق کَـسی بـــودن

بــه انسـان شُــجاعَـــت

پَــس ازدواج

بـهـ شُـما هَــم قُـدرَت می دَهَــد هَـــم شُــجاعَـــت Ҳ̸

نیـــــمه ی دیـــگرمــ ــآ

يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ب.ظ

تو صف انتظار  نشستم و منتظرم  تا نوبتمون بشه و منشی شمارم رو صدا بزنه و برم داخل

از طرف دیگه بین شلوغی جمعیت  و رفت و آمد ها چشمم گره خورده به ته راهروی بیمارستان تا ببینمش...

لعنتی گوشیم هم تو ماشین جامونده که تو این تایمی که رفته برام خوراکی بخره بهش زنگ بزنم وببینم کجاس

صد بار به ساعت روی دیوار نگاه میکنم و هر دفعه یادم میره که روی 9:50 دقیقه ثابت ایستاده...

زمان از دستم در رفته انگار ساعت هاس که رفته

کم کم کلافه میشم از تنهایی تو اون شلوغی

ولی یه حسی اجازه نمیداد چشممو از ته راهرو بردارم

میخوام سرمو برگردونم

که یک یهو پیداش میشه

چشمم میفته بهش و همزمان پرنسس صورتی  که تا اون لحظه آروم بود  با دیدنش یه ضربه میزنه به شکمم

مث یه علامت

قند تو دلمون آب میشه و یه لبخنــ:)ـد گنده میشینه رو لبام

اونم  با من و همراه من منتظرش بود

تا مادر نشین نمیتونین این حس رو بفهمین....

 

و التماس دعا برای تمام کسانی که منتظر مادر شدنن

  • ۹۴/۰۸/۱۰
  • ♀حـــآج خـ ـآنـــومــِツ حــآج علــی♂

نظرات  (۷)

  • بانـوی تـو
  • وای چقد حس شیرینی بود مرضی :)

    عالی بود خیلی خیلی زیـااااااااااااد :*
    عزیزم
    خدا فرشته کوچولوتون رو سالم و سلامت حفظ کنه:)
    اخی الهییییییییییی نازییییی
    نی نی هم فهمید باباش داره میاد چه حس نابییی
    ایشالا خدا به هر کی میخواد این نعمت رو بده
  • شـاهـ پـَری
  • جیگرش و برم من :** عزیز دلم ذوق زده شده خوب مامانییییی
    چقد قشنگ توصیف میکنی عزیزممممممممممم
    سلام عزیزدلم..
    خوبی؟
    اوخی چه حس قشنگی..دلمونو آب کردی که بابا...
    داشتن به فرشته باید قشنگ ترین حس دنیا باشه.


    ممنون که اومدی بانو.اوهوم خیلی اتفاق بدی برام افتاد.خخیلی اذیت شدم اون روز.به نظر منم آدم نباید ساکت بمونه...اما خوب اون لحظه چنان ادم تحت فشار قرار میگیره که مغز کلا هنگ میکنه...خدا نگذره ازشون..

    روزات روشن گلم.
  • بانـوی تـو
  • سلام سلام :) مامان گلی ما چطوره ؟ خوبی عشقم ؟

    چه خبرا ؟ فداتشم تلگرامم هنگ بوده / چه خبرا ؟ همه چی اوکیه ؟

    دلم خیلی برات تنگ شده خیلیااااااااااااا :))))

    :* اوضاع احوال براهه ؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی