آشـــوبَـــــم آرامِـــشـَم تـــــویـــی

بـــرآی هــمیــشه و تــآ ابــد

آشـــوبَـــــم آرامِـــشـَم تـــــویـــی

بـــرآی هــمیــشه و تــآ ابــد

وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم

لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَلَمین


ܓ✿واسه ظهور امام زمان(عج) وخوشبختی من و آقایی یه صلوات بفرستین:

×اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُِم×


ــ×ــ مـَــن تـــــو خُـــدا هَــــرســـه ـــ×ــ


اینجــا فصل دوم زندگی مــآست...
فصلی که از ســه نفره بودن خــارج شدیم و عشقمون میــوه داد...


✿ اینجا رو واسه خـودم و عشقم که مرد زندگیمه ساختم. مَردی که بودنش و داشتنش
بهم آرامش میده مردی که واقعا مَــرده و بزرگترین تکیه ها واسه منه


برای آشنایی با فصل اول زندگی ما به این ادرس برید:a-plus-m.blogfa.com


∞ بَــرای همیـشهـ و تا ابــد ∞


ܓ✿♥مرضیه و علی♥ܓ✿

ܓ✿آقای "عین":1369/04/05

ܓ✿خانم "میم":1371/06/12


ــــ ღೋ☃ೋ ღـــــ

ܓ✿ مطالبی که امضای 4 MY ♥ رو دارن دست نوشته ی خودم واسه همسرم هستن...



Ҳ̸عـاشــق کَــسی بــــودَن

بــه انســان قـــدرت و نیـــرو می بَــخشَــد

و مـَعشــوق کَـسی بـــودن

بــه انسـان شُــجاعَـــت

پَــس ازدواج

بـهـ شُـما هَــم قُـدرَت می دَهَــد هَـــم شُــجاعَـــت Ҳ̸

درد و درمــــــــــون دلــــَم

يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ب.ظ

حافظ جان می فرماید:

دردَم از یآر است و درمــآن نیــــز هَــم

دل فَــدای او شــد و جــآن نیـــز هَـــم

 

اندر باب مصرع اول این بیت باید عرض کنم که دهن حافظ جان را باید ابتدا با گلاب شستشو داده و سپس طلای 24 عیار خالص گرفتsmiley....

این حاج آقای بنده مصیبتی هست فجیع در نوع خودشcrying...

آنچنان بر روی اعصاب نداشته ی من پیاده روی نموده و همزمان به سوت زدن و تخمه شکستن مشغول میشود که دلم میخواهد با همان چاقوی آشپزخانه ی محبوبم او را به 100 قسمت نامساوی تقسیم نموده و زیر پایم لگد کنم تا جگر سوخته ام حال بیاید...

[بدترین قسمت ماجرا آنجاست که دربرابر تهدیدها و حَمَلات زبان تیز و بُرّان من هرهرهر میخندد:|]

اما نمی شود،نمی توانمcrying

زیرا همین موجود عجیب الخلقه در  آنی میتواند حال مرا دگرگون  و سر خوش نماید و آتشفشان خشم مرا تبدیل به نسیم ملایم عشقولانه نماید

 

پدر من را تنها این موجود میتواند دربیاورد و خود این موجود هم میتواند  حال مرا سرجایش بیاورد...

 

+ امروز رفتیم سونو گرافی برخلاف سریای قبل این سری رفتم یه جای دولتی که باعث شد پشت دستمو داغ کنم و سمت بیمارستان دولتی نرم...والا انقد رسیدگیش داغونه...اه اه

+باز یکی از زیباترین موسقی های دنبا  تپیدن  صدای قلب حلما رو شنیدم و پر از عشق شدم و فهمیدم همچنان شکر خدا سالمه...

وزنش هم 1560 بود و 31 هفته داشت....باید بیشتر به خودم برسم تا وزنش بیشتر بشه

 

اونجا که بودیم که دختره رو آوردن بهش میخورد خیلی داشته باشه دوم سوم دبیرستان باشه چادر رنگی سرش و دستبند به دستشsad  با مامور زن عین فیلما نمیدونم قضیه چی بود اونم سونو داشت و هی به مامانش میگفت من نمیخوام برم زندون بمونم سند بذارین...تولدمه آخه...مامانش هم میگفت وقتی یه مشکلی از طریق خود آدم یا یکی دیگه واسش پیش میاد باید صبور باشه...روال قانونیشه باید طی بشه...

خلاصه چیزی که تو فیلما نشون میدن راسته:|

 

+واسه جوونا و مشکل کارشون و سرو سامون گرفتنشون دعا کنید...

 

+به امید فرداهای شیرین تر از این روزها

 

 

 

  • ۹۴/۰۷/۰۵
  • ♀حـــآج خـ ـآنـــومــِツ حــآج علــی♂

نظرات  (۶)

ای جونم (:
منم نی نی میخامممم
پاسخ:
:)
سلام عزیزم.
خوبی؟خوشی؟خداروشکر که هم خودت و هم نی نی خوب هستین.
آره عزیزم عمل کردم و راحت شدم.اصلا عمل سختی نبود.فقط یکی دو روز به مراقبت نیاز داشت همین.
من نوردیدگان کرج عمل کردم.توی جهانشهر هستش.عملم لازک بود.هزینه شم دو و دویست شد.
ایشالا نی نیتو که به دنیا آوردی بعدش میری عمل میکنی.شماره چشمت چنده؟
پاسخ:
سلام عزیزم.شکر خدا.هر دو خوبیم....
نور دیدگان رو میدونم کجاست نزدیک خونه خواهرشوهریم هستش....
دقیق نمیدونم چنده چند وقته ثابت مونده فکر کنم 3باشه نیم نمره هم آستیگماته فکر کنم...
  • بانـوی تـو
  • دلم نی نی خاس و صدا قلب :)

    اخ که قشنگ درک میکنم میگی درد و درمان همه از همسری :)))) دی

    دلم اصن سونو خاس : خخخخخخخخخ
    پاسخ:
    اینو برو به سید جانت بگو:D

    هر چی میکشیم از اینا میکشیم نیلو:|میفهمم که میفهمی:D


  • بانـوی تـو
  • سید میگه بذار عروسی بشیم نی نی فعلا پیشکش :))

    قانعم کرد خُ :*

    اوخی دلمآن تنگ شده بود واستان بهشتی جـان :)))))))))) خخخخخخ
    پاسخ:
    خخخخ
    ید قدری در قانع کردن دارد سید جانتان:))

    ما نیز دلمان بسی تنگیده بود...بهشتی جووووونم

    سلام خانومی.
    خوبی عزیزم؟
    من اومدم..
    اووم آره گاهی وقتا واقعا همه چیز به هم میپیچه..
    نه من اینطوری نیستم.از یه چیزی خوشم نمیاد و به دلم نشینه اصلا نمیتونم استفاده ش کنم.برای همین سعی میکنم تا یه چیزی رو واقعا دوس نداشتم نخرمش.
    اووووه عزیزم من از تو خیلی بیشتر عینک میزدم...پس حتما هم چشمم از تو گود تر بوده..چون هم شماره چسمم پنج بوده و هم از اول دبستان عینک میزدم.
    خوب بعد از عمل کم کم گودی چشم از بین میره طوری که طی یکسال دیگه کلا گودی باقی نمیمونه.
    چون چشم من از روز بعد از عملم خیلی بهتر شده و قشنگ تفاوت رو حس میکنم خودم.حالا میگن هرچی هم بگذره بهتر میشه.
    اگه چشمت ثابته که دیگه کلا مشکلی نیست و میتونی عمل کنی و راحت بشی.
    برات بهترین هارو آرزو دارم گلم.
    پاسخ:
    سلام آوا جونم
    خوبی خانم گل؟
    ممنون که انقد با حوصله به سوالام جواب دادی
    کلی خیالمو در مورد عمل چشم راحت کردی عزیزم....
    عشقتون بر قرار
    سلااااااااااااام ننه مرضیییییییییییییی
    عزیزمممممممممم :*
    منم اومدم بلاگ
    داشته باش ادرسو :**
    پاسخ:
    سلام سحر خله
    میگم خلی نگو نه
     خو کو الان آدرست؟؟؟ هان؟؟؟ کو؟؟بزنم لهت کنم عزیزکم ؟؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی